سکوت من گذشته دارد. به خاطر آن بارها تشویق شدهام. هفت هشت ساله بودم که دانستم هر بچهای آن را ندارد. سکوت من اولین داراییام به حساب میآمد... در طول سالهایی که بعد از آن آمد بارها مورد تحسین زنهای خانوادهمان قرار گرفتم به خاطر تو داریام. به خاطر رازداریام. خیلی زود فهمیدم که به یک صندوقچه میمانم با دری کیپ و پر از راز.
پاورقی : داستان از زبان یک زن متاهل حکایت می شود . زنی که درگیر روزمرگی و سختی های زندگی زناشویی و بچه داری است . شوهر او امیر بلند پرواز است و در درجه اول به رویاهای خود می پردازد . راوی از خودش می گوید ، از احساسات زنانه خود ، خواهرانش ، مادرش و ... . شوهر زن بی وفا نیست اما هم قدم او نیز نیست . شوهر بی رحمی نیست اما گرم نیز نمی باشد . داستان به صورت خط موازی نیست و رفت و برگشت های متعددی دارد .